به نام خدا
خدا اراده كرده بود كه عشقو نقاشي كنه
ميخواست به زخم عاشقا بازم نمك پاشي كنه
براي بوم نقاشيش كرب وبلا رو آفريد
با قلم موي قدرتش يه نقش دلربا كشيد
اول نقاشي زدش نقشي به رنگ شوروشين
اول از همه كشيد رو نيزهاسر حسين
برا نماد دلبري صورت اكبرو كشيد
نشون اوج بي كسي گلوي اصغرو كشيد
زد قلمو رو توي خون يه گوشه پاره رو كشيد
تو دست قاتل حسين سر بريده رو كشيد
نقشي زدش به بوم خود ز اوج غربت نبي
به رنگ تيره غروب رنگ كبود زينبي
باچشماي رباب خود معني اشك و گريه رو
صفحه آخرم كشيد قد خم رقيه رو
خدا تو بوم نقاشي عطر گل ياسو كشيد
براي امضا زدنش صورت عباسو كشيد
:: بازدید از این مطلب : 679
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7